محل تبلیغات شما

مقدمه                                  

انقلاب اسلامي فارغ از هر انگيزه و مبناي فقهي و  ديني براي وقوع آن، از اين جهت که رژيمي را ساقط کرد که در پي هدم کيان دين بود و حتي تاريخ هجري شمسي را که صبغه اي از اسلام داشت تحمل نکرد و تبديل به تاريخ شاهنشاهي کرد و اگر فرصت و ميدان مي يافت، الگوي آتاتورک را در ايران اجرا مي کرد، يک ضرورت عقلي و شرعي بود.

در چنين شرايطي، سخن از امکان يا عدم امکان تحقق تمدن تراز دين در عصر غيبت و روزگار سيطره مدرنيته و يا حيطه اختيارات ولي فقيه و يا مشروعيت يا عدم مشروعيت تشکيل حکومت در عصر غيبت، بي وجه است؛ چرا که وجوب دفاع از کيان و موجوديت دين، امري متفق عليه بين همه فقها است.

  ضمنا اگر چنين رژيمي در چند قرن پيش بود و فقها و متدينان براي اسقاط آن بسيج مي شدند و با حصول نتيجه، مثلا بر مبناي تئوري ولايت فقيه در امور حسبه، دخالت مستقيم در امر حکومت نمي کردند، امري قابل فهم بود و خطر از سر دين مرتفع شده بود؛ اما در عصر جديد و تلاش نظام‌ها‌ي استعماري و تماميت خواه مدرن براي تسلط بر عالم و گسترش بي وقفه هژموني خود، ديگر به سادگي نمي توان از کناره گيري  از حکومت  سخن گفت و با استناد به تئوري ولايت فقيه در امور حسبه، از حفظ کيان دين و مذهب اطمينان حاصل کرد و لذا نظريه ولايت مطلق فقيه در روزگار کنوني، فارغ از ادله مستقل ديگري که به نفع آن وجود دارد، ضرورت آن ملموس مي شود.

گفتگوی هفته نامه صدا با مهدی نصیری پیرامون دیدگاه عصر حیرت

پاسخ سوم مهدی نصیری به رضا غلامی: فقه واقع بین و نه خیال پرداز

سومین پاسخ رضا غلامی به مهدی نصیری؛ ضعف‌ها و کم‌کاری‌ها به معنای عدم قابلیت فقه در نظام سازی نیست

فقيه ,يا ,دين ,عصر ,مي ,ولايت ,در عصر ,بود و ,فقيه در ,کيان دين ,ولايت فقيه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها